خورشید کوچولو

بدون عنوان

خال  مه رویان  سیاه  و  دانه ی  فلفل  سیاه           هر دو جان سوزند اما این کجا و آن کجا مرده ای در آب غسل و دختری در آب حوض           هر  دو  عریانند  اما ا ین کجا و آن کجا ...
17 ارديبهشت 1391

تولد

عزیز دلم مهرتای نازم پنجم فروردین 91 شنبه شب ساعت 10:18 دقیقه شب بود که پاهای کوچولوتو تو این دنیا گذاشتی و ما رو که خیلی وقت بود منتظرت بودیم خوشحال کردی. موقع تولد وزنت 3340 و قدت 55.3 بود و با زیبایی ات همه پرستارها رو عاشق خودت کرده بودی. دکتر مامانی آقای ادریس تو رو به طریقه سزارین به دنیا آورد.  
15 فروردين 1391

For you my dear

You are my sunshine , my only sunshine You make me happy when skies are gray You'll never know dear, how much I love you Please don't take my sunshine away I'll always love you and make you happy, If you will only say the same. But if you leave me and love another, You'll regret it all some day: You told me once, dear, you really loved me And no one else could come between. But now you've left me and love another; You have shattered all of my dreams: In all my dreams, dear, you seem to leave me When I awake my poor heart pains. So when you come back and make me happy I'll forgi...
10 اسفند 1390

این آهنگ و تقدیم می کنیم به زیباترین گل گلخونه مون

از تو گلخونه دنیا میون تک تک گلها قسمت ماهم همین بود مهـــرتــــــا تو شدی گل ما دو تا چشمات سایه بونه نمیترسه با م خونه تا به مژگون بلندت پناه یه آسمونه بزر ناز رو با سرانگشت روی موهات مینشونم وقتی لالایی میخونم تو رو تا خواب میرسونم چشاتو میبره رویا آرزوهاتو ببینی توی خواب ستاره ها رو میتونی آسون بچینی من و عشق تو و ناز نگاهت برا کشیدن اون شکل ماهت من و بچگی و شهر خیالی من و بازی عشق بیست سوالی از تو گلخونه دنیا میون تک تک گلها قسمت ما هم همین بود مهـــرتــــــا تو شدی گل ما میدونم که یروز به وقت نو جوونی   میرسه وقت دل باختن و وقت هم زبونی میگی به عشق اسیر...
29 بهمن 1390

دفتر خاطرات

دخترک عزیزم، مهرتا هرچند که می دانم رویای با تو بودن را نمی توان نوشت، نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود ولی احساس میکنم با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهاییمان در غربت. بانوی دریای من دوست دارِم خاطراتت را قطره قطره به یادگار بگذارم هر گاه دفتر خاطراتت را ورق زدی هرگاه تنهایی را حس کردی هر گاه به آسمان نگریستی بدان که ما با تمام وجود دوستت داریم . ...
28 بهمن 1390